.
برای ما که خستهایم و دل شکستهایم، نه
ولی برای «عدهای»، چه خوب شد نیامدی…
.
به زیر تیغم و این آخرین سلام من است
سلام من به حسینی که او امام من است
#محمد_جواد_غفورزاده
من و ز کوی تو رفتن؟ زهی خیال محال
که دام زلف تو هرگز مرا رها نکند
#ادیب_نیشابوری
پاداش تشنه کامی و اجر گرسنگی
گل بوسهایست کز لب عطشان گرفتهام
#غلامرضا_سازگار
ای خسته از جماعتِ غرقِ ریا حسین
ای دل بُریده از همه ی رنگ ها حسین
بر قتلِ تو فقیهِ دروغین بداد رأی
ای کشته ی شیوخِ مقدس نما حسین
سَمتِ تو از تمامی مردم فراری ام
ای با غریب های جهان آشنا حسین
ای بی کفن رها شده ی دشتِ کربلا
ما را به حالِ خود تو نکردی رها حسین
در حقِ دشمنانِ خودَت هم تو سالها
کردی به جای لعنت و نفرین دعا حسین
امیدِ عابدان شده بعد از نماز حج
امیدِ عاشقان شده بعد از خدا حسین
آری برای یاری او استخاره ها
کردند مومنان و نماندند با حسین
معیار اگر که پینه ی پیشانی است و ریش
تنها نبود این همه اربابِ ما حسین
ننگا به ما که بی ادبانه برایمان
گشته خلاصه در عطش و کربلا حسین
من از حسینِ مُختَصِ هیئت گریختم
از این حسین راهِ زیادیست تا حسین
او را اگر که زنده شود باز می کُشند
یک عِدّه زاهدانه و با ذکرِ یاحسین!
ای کشته ی حسادت دنیا حسین جان
ای تشنه ی مُقطَع الاعضا حسین جان...
#محسن_کاویانی
دیدی برگشتم آقا دوباره
آخه نوکر کسی رو نداره
همه تردم میکنن یه روزی
کی به من جز تو محل میذاره ؟
بغلم کن حسین ، بغل تو پناه منه
بغلم کن حسین ، همه خواهش سینه زنه
بغلم کن حسین ، مثه حر منو هم بپذیر
بغلم کن حسین ، میخوام گریه کنم دل سیر
بغلم کن حسین ، بغلم کن حسین
.
ترانه ی عاشورایی
برای آغاز محرم:
.
.
.
.
محرم اومد و بازم دوباره
خراب و مبتلای کربلاتم
نشد باشم حرم تویِ محرم
به جاش حالا میونِ روضه هاتم
توخورشید منی بهتر میدونی
که سایه رو سرم غیر ازعَلَم نیست
ببخش آقای خوب و مهربونم
اگه شعرام شبیه محتشم نیست
یه وقتایی میشه تویِ محرم
حواله میشه که از در بخونیم
به یاد اشک پاک مادرامون
دو قطره روضه ی مادر بخونیم
تمومه عالم و آدم میدونن
عزایِ تو پناهِ خسته ها بود
صدایِ خوب لالایی واسه ما
صدایِ سنج و طبل دسته ها بود
تمومه عالم و آدم میدونن
که چای مجلست واسم شرابه
که بوی خاطرات بچگیمون
شمیمِ نابِ اسفندوگلابه
میونِ تکیه ها چاووش بخونین
کُتَل ، بیرق ، عَلَم ، پرچم بیارین
میخوام جای کفن وقتی که مُردَم
پیرَن مشکیمو از صندوق درآرین...
.
.
#محسن_کاویانی
در دین افراط و تفریط نکنید.
اگر مقدر باشد که در شرایط کنونی مراسم اباعبدالله برگزار نگردد تا جانِ محبین اهل بیت در امان باشد ، باید تمکین نموده و برای شفای مرضا و همچنین برای رفع این بلا جمیعاً دعا و طلب مغفرت کنیم.
حاج آقا کلاتیان
برای شفای عاجل همه مرضای ملتمس دعا ، یک حمد بخوانید و سه صلوات بفرستید.
به نیابت از همه کسانی که به این بلا مبتلا شده اند یک حمد و سه صلوات بفرستید.
از پروردگار متعال برای آمرزش گناهان خود و همه ی مسلمین و شعیان دعا بفرمایید.
مردی تفاوت بهشت و جهنم را از فرشتهای پرسید.فرشته به او گفت : بیا تا جهنم را به تو نشان دهم.
سپس هر دو با هم وارد اتاقی شدند. در آنجا گروهی به دور یک ظرف بزرگ غذا نشسته بودند،گرسنه و تشنه،ناامید و درمانده...
هر کدام از آنها قاشقی در دست داشت با دستهای بسیار بلند، بلندتر از دستهایشان،آنقدر بلند که هیچ کدام نمیتوانستند با آن قاشقها غذا در دهانشان بگذارند. شکنجهی وحشتناکی بود.
پس از چند لحظه فرشته گفت: حال بیا تا بهشت را به تو نشان بدهم. سپس هر دو وارد اتاق دیگری شدند.کاملاً شبیه اتاق اول،همان ظرف بزرگ غذا و و عدهای به دور آن، و همان قاشقهای دسته بلند؛
اما آن جا همه شاد و سیر بودند...
مرد گفت: من نمیفهمم، آخر چطور ممکن است در این اتاق همه خوشحال باشند و در آن اتاق همه ناراحت و غمگین، در حالی که شرایط هر دو اتاق کاملاً یکسان است؟
فرشته لبخندی زد و گفت: ساده است،این جا مردمی هستند که یاد گرفته اند به یکدیگر غذا بدهند ...